سفر به مشهد و تولد 4 سالگی
سلام دوباره گل پسر.قربونت برم الان که دارم مینویسم اینقدر دلم برات تنگ شده چون تو با مامانی و خاله الناز رفتی تهران یه هفته س.اونجا خیلی بهت خوش میگذره .تلفنم که میزنیم با ما حرف نمیزنی میگی نیاین دنبالم من میخوام خییییییییلی اینجا بمونم.قربونت برم هرکی ندونه فکر میکنه ما اینجا شکنجه ت میکردیم خخخخخخخخخخ خب اواسط مهر یه سفر به مشهد داشتیم.تو خیلی هیجان زده بودی اخه وقتی کوچولو تر بودی سوار هواپیما شده بودی و یادت نبود .یکماه پیشم که پروازمون درست همون ساعت پرواز به دلیل نقص فنی هواپیما کنسل شد و خیلی توی ذوقت خورد ایندفعه دیگه هیجانت چندبرابر شده بود.منم که ترس از پرواز و ارتفاع و بقیه داستان خخخخخخخخ وسطای پرواز دیگه خوابت برد چون صبح...
نویسنده :
الهام
13:01